سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به وبلاگ یه دختر باحال و الکی خوش خوش اومدید
 
       
<      1   2      

دهه شصتیا

عمو زنجیر باف

بله

زنجیر منو بافتی؟

بله

.

.

.

.

.

.

.

تا اینجاشو حرفی ندارم اما بعدش که میگه پشت کوه انداختی

آخه مرد حسابی این همه زحمت کشیدی زنجیر بافتی چرا میندازی پشت کوه؟

و در آخر هم که بابا هارو به بز و گاو و گوسفند تبدیل می کنه

(بابا اومده چی چی  آورده؟ باصدای چی؟)

 

و اینگونه بود که دهه شصتیا خل و چل بار اومدن


اینقد بدم میاد...

اینقد بدم میاد نشستم پشت کامپیوتر تنهایی حالشو میبرم ….

یهو یکی میاد تو میشینه کنارم ….باید براش از اول تا آخر پیدایش

کامپیوتر رو براش توضیح بدی …. تازه تو هر سایتی هستی باید

عکساشو ببینه … عه ! اون چی بود !؟

 این چیه !؟

 بزن ببینیم چیه

! لاغری در ده دقیقه !؟

 اینجا چی نوشته !؟

اونجا چی نوشته !؟

ینی آدم میخواد مانیتور رو از پهنا بکنه تو حلقش


قدمهای بزرگ

قدمهای بزرگ خشتک آدمهارا پاره مبکند


.

.

.

.

.

.

خیاط دکتر شریعتی!!!!!!


تفاوت

آقایان :

1- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک.

2- کارت رو داخل دستگاه میذارن.

3- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن.

4- پول و کارت رو میگیرن و میرن.

و اما خانم های محترم :

1- با ماشین میرن دم بانک.

2- به خودشون عطر میزنن.

3- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن.

4- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن.

5- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن.

6- بلاخره ماشین رو پارک میکنن.

7- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن.

8- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه.

9- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون.

10- دنبال کارت عابربانکشون میگردن.

11- کارت رو وارد دستگاه میکنن.

12- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن.

13- کد رمز رو وارد میکنن.

14- 2دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن.

15- کنسل میکنن.

16- دوباره کد رمز رو میزنن.

17- کنسل میکنن.

18- مبلغ درخواستی رو میزنن.

19- دستگاه ارور (خطا) میده.

20- مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن.

21- دستگاه ارور (خطا) میده.

22- بیشترین مبلغ ممکن در خواست میکنن.

23- پول رو میگیرن.

24- برمیگردن به ماشین.

25- آرایششون رو توی آینه عقب چک میکنن.

26- توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن.

27- استارت میزنن.

28- پنجاه متر میرن جلو.

29- ماشین رو نگه میدارن.

30- دوباره برمیگردن جلوی بانک.

31- از ماشین پیاده میشن.

32- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (حواس نمی‌ذاره برای آدم)

33- سوار ماشین میشن.

34- کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده.

35- احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن.

36- میندازن توی خیابون اشتباه.

37- برمیگردن.

38- میندازن توی خیابون درست.

39- پنج کیلومتر میرن جلو

.40-ترمز دستی رو آزاد(میگم چرا اینقدر یواش میره)


احساس تو

احساس تو نسبت به من، از نظر عشق کدامیک از گزینه های زیر است ؟

الف)گزینه ی (ب) 

ب) گزینه ی (ج) 

 ج) گزینه ی (د)

د) میمیرم برات !!! 


مورد داشتیم

مورد داشتیم پسره رفته خرید

دست رو هرچی گذاشته فروشنده گفته جنسش خیلی عالیه

خودم از همین جنس برای خواهرم برداشتم خیلی هم راضیه !

 

مورد داشتیم دختره عاشق پسره شده

پسره گفته بیخیال من شو ، من جای خواهرتم !

 

مورد داشتیم یه کلیپس سرشو از پنجره اتوبوس بیرون آورده

کلا مرکز ثقل رو تغییر داده اتوبوس چپ کرده !

 

 

 

 


تاحالا دقت کردییییییییییییین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

تا حالا دقت کردین دقیقا وقتی یاد کارای نکردت میفتی که تابستون در حال تموم شدنه

 

تا حالا دقت کدین وقتی در حال خوردن غذااحساس می کنین خیلی خوشمزس و به دلتون نشسته یهو از توش مو درمیاد؟

 

تا حالا دقت کردین توی فیلمای ایرانی محال دو نفر عاشق هم نشن

 

 

تا حالا دقت کردین توی فیلمای ایرانی تصادفا فقط صداش میاد

 

تا حالا دقت کردین مردم که میخوان دروغ بگن هیچکی جز شما نمیفهمه داشتن دروغ میگفتن

اما امان از اون روزی که شما بخواین یه دروغی حتی مصلحتی بگین

همه ی عالم و آدم خبر دار میشن ..

 

 

تا حالا دقت کردین خانواده هایی که تو تبلیغای تلویزیون هستند همه 2 تا بچه ( یه پسر و یه دختر )‌ دارن ؟‌

 

تا حالا دقت کردین وقتی داری کتاباتو جلد میکنی

اون کتابی رو که میخوای از همه خوشکل تر جلد کنی از همه بیشتر گند میخوره توش؟

 

 

 


جوووووووووووووووووووووووووووووووووک

یعنی وقتایی که قراره از ماشین پیاده نشم

یه جوری لباس می پوشم که اگه تصادف شه و مجبور شم که پیاده بشم

آبرو خاندانمونو با اون لباسایی که تنه منه به باد میدم

 

 

وقتی مامانم خونه نیست یکی از تفریحات سالمم اینه که میرم

در یخچال رو اینقدر باز میزارم تا صدای آلارمش در بیاد

بعد میگم : حالا هی زر بزن هیشکی به دادت نمی رسه

 

مثل این شوفر اتوبوسا یه فلاسک چایی گذاشتم پایین میز کامپیوتر

همینطور که نگام به مانیتوره خم میشم میارمش بالا

انگار قراره ماشین از جلو بیاد

 

این فیلما که هستن وقتی فرزند خانواده تو اتاقشه مامان باباش میرن در میزنن و تا بچه اجازه نده نمیرن تو اتاقش

اینا واقعین ؟ یا فتوشاپه ؟ یا خطای دید ؟

 

شماره های توی گوشیم 99? بیخودنا

ولی حالا کافیه یکیو پاک کنم

فرداش مرگ و زندگیم دست همون یه نف

 

 

یارو تا دیروز توی خونه شون نمیزاشتن چایی بخوره که یه وقت شب سیل نیاد

حالا به ما که رسیده میگه : قهوه ، فقط تلخ باشه پیلیززز

 

خدا به مرغ بال داد نه برای پرواز که برای کباب

 

از لقمان پرسیدند : ادب از که آموختی؟

گفت: مدرسان شریف

 

از تفریحات هر پدر و مادرى اینه که بگى کجات درد میکنه

و اونام واست علتشو تشخیص بدن

 

 

آهای اونایی که یکی دوستون داره : به جهنم !

ما رو همه دوس دارن

 

من از صمیم قلب معتقدم که اون بیرون ، تو این فضای لایتناهی ، یه جایی ‌، تو یه کهکشانی ، یه سیاره ای هست

که توش نه جنگ هست نه ظلم نه فقر نه جهل نه غم نه آب نه اکسیژن نه موجود زنده

 

به این دو دسته افراد کار نداشته باشین ، طفلیا دست خودشون نیست :

یکی اونا که سوالی می پرسن که جوابش رو می دونن

و دومی اینا که طبقه اول تا همکف رو با آسانسور میرن

 

یه سوال ذهنم درگیر کرده

اونایی که روزه سکوت می خوان بگیرن

سحر بیدار می شن سر و صدا می کنن ؟

 

این حس های شیشم و ماوراء ما کلا قاطی پاطی شده

دو ساعت به موج و ساحل فکر می کنم انگار نه انگار

اما یک ثانیه که به مورچه فکر می کنم تمام تنم شروع می کنه به خاریدن

 

هربار به خودم می گم امشب یه شام سبک می خورم

یه ندایى از اعماق وجودم خودش زنگ می زنه پیتزا سفارش می ده

 

شوهر? ?ک پ?امک به همسرش ارسال کرد:

س?م من امشب د?ر م?ام خونه لطفاً همه لباس ها? کث?ف من رو بشور وغذا? مورد ع?قه ام رو درست کن

پاسخ? ن?ومد!

پ?امک د?گر? فرستاد:

راست?! ?ادم رفت بهت بگم که حقوقم اضافه شده و آخر ماه می خوام برات ?هماش?ن بخرم

همسر: وا? خدا? من واقعاً؟

شوهر : نه ، می خواستم مطمئن بشم که پ?غام اولم به دستت رس?ده

 

امروز که از خواب بیدار شدم از خودم پرسیدم : زندگ? چه م? گوید؟

جواب را در اتاقم پیدا کردم

سقف گفت : اهداف بلند داشته باش!

پنجره گفت : دنیا را بنگر!

ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش است!

آیینه گفت : قبل از هر کار? به بازتاب آن بیندیش!

تقویم گفت : به روز باش!

در گفت : در راه هدف هایت سخت? ها را هُل بده و کنار بزن!

زمین گفت : با فروتن? نیایش کن!

و در آخر، تخت خواب گفت : ولش کن بابا بگ?ر بخواب !

هر چی فکر کردم دیدم تختخواب از همه منطقی تره

 

آیا میدانید شب بخیر در آخر بعضی اسمس ها

مساوی با خفه شو دیگه  است !!!

 

اینایی که همه چیزو رو دسکتاپ شون سیو می‌کنن

همونایی هستن که از راه می‌رسن شلوارشونو پرت می‌کنن گوشه‌ی اتاق

 

بدنبال ناکامی طرح چاپ عکس ریه بر روی پاکت سیگار در ایجاد بی میلی نسبت به مصرف سیگار

شرکت دخانیات طرح نوشتن فحش و ناسزا را در آینده نزدیک عملی خواهد کرد

 

تفسیر یک دقیقه از زبان کسی که پشت در توالت منتظر ایستاده

با کسی که داخل توالت است نشان می دهد که زمان یک تعریف واحد ندارد

 

حیف نون میره خونه میبینه زنش نیست

همه جا رو میگرده یهو یادش میاد مجرده !!!

 

هشت بار بگو ساندویچ و برای هشت نفر بفرست

شب خواب پیتزا میبینی؛ نخند یک نفر

کوتاهی کرد شب خواب ماست و خیار دید !!!

 

تا حالا دقت کردین اگه یه هفته به مامانتون بگین من

فلان روز ، فلان ساعت ، تا فلان ساعت ، میخوام برم فلان جا

مطمئن هم بشین که گرفتن قضیه رو

همچین که لباس میپوشین برین ، باز میپرسه کجا میری ؟

 

 

 



سلام من هانیه هستم . خوشگل خوشگلا! اینجا یه وبه باحاله اینجا همه چی آزاده کپی نظر همه چی آزاده با تبادل لینک هم موافقم. اگه خواستین لینک کنین من رو با اسم ((haniyeh))لینک کنید. امید وارم لحظات خوبی رو تو این وبلاگ داشته باشید

صفحه نخست
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ

آرشیو وبلاگ
تیر 93
مرداد 93

پیوندها
اخبار وبلاگ ها
لیست وبلاگ ها
قالب های وبلاگ
طراحی وب سایت


  RSS  
پرشین وبلاگ